کاهش موانع جریان اطلاعات
با بررسی روندها در طول زمان در این جوامع، می توانیم بررسی کنیم که آیا افزایش ارتباطات جهان وطن سبب کاهش واگرایی در فرهنگهای ملی شده است.
این تغییرات ممکن است در آینده نیروی بالقوة مهمی داشته باشند. میزان بالفعل وقوع فرایند همگرایی فرهنگی را در جوامع معاصر سراسر جهان بررسی خواهد کرد. این فصل به سه بخش تقسیم شده است. فصل های قبل بر دادههای به دست آمده از جدیدترین موج پیمایش جهانی ارزشها از ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ متکی بود؛ این موج حاوی غنی ترین مجموعه گویههایی است که به پایش استفاده سطح فردی از رسانههای خبری در جوامع متعدد می پردازند. پیمایش جهانی ارزشها حاوی دادههای پیمایشی سری زمانی ۲۵ سال (از اوایل دهه ۱۹۸۰ به بعد) در مورد ۱۱ کشور است. با بررسی روندها در طول زمان در این جوامع، می توانیم بررسی کنیم که آیا افزایش ارتباطات جهان وطن سبب کاهش واگرایی در فرهنگهای ملی شده است. برای تحلیل این موضوعات، از مدلهای سری زمانی ملی مقطعی سیستماتیک تر همراه با خطاهای استاندارد د. پانلی استفاده می شود. نیز به منظور بررسی این سوال که آیا این اثرات بر حسب نوع رسانهها به طور معناداری متفاوت است، استفاده از اخبار رادیویی یا تلویزیونی، استفاده از روزنامهها و دسترسی به اینترنت با هم مقایسه می شوند.
مقایسه روندهای مربوط به نگرشهای جمعی از ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۵: یازده کشور موجود در پنج موج متوالی پیمایش جهانی ارزشها، قطعا نمونه نمایایی از تمام ملتهای جهان نیستند. با این وجود، این پیمایش ها یک سری کشورها را در هر پنج قاره در بر می گیرند و منعکس کننده سنتهای دینی، سطوح دموکراسی و فرهنگهای زبانی مختلفی هستند. بعضی از کشورها مانند سوئد و ژاپن در خط مقدم جهان وطن گرایی هستند، در حالی که بعضی دیگر مانند مکزیک و آفریقای جنوبی از این فرآیند عقب مانده اند، بعضی دیگر مانند کره جنوبی نیز طی ربع قرن گذشته به شدت ادغام خود را در شبکههای ارتباطات جهانی شتاب بخشیده اند. همچنین این کشورها شامل برخی از ملتهای تولید کننده عمده (مانند آمریکا، بریتانیا و آلمان) که بر فروش تولیدات فرهنگی در بازارهای جهانی تسلط دارند و نیز برخی از جوامع مرفه با مرزهای باز که واردکنندگان خالص برنامههای صوتی - تصویری و در خط مقدم دسترسی به اینترنت هستند مانند سوئد و فنلاند) می شود. همچنین مقایسه های ملی - مقطعی، شامل سه اقتصاد بازار نوظهور با سطوح متوسط توسعه انسانی یعنی مکزیک، آرژانتین و آفریقای جنوبی) می شود. در اواخر قرن بیستم، رشد اقتصادی در مکزیک، آرژانتین و آفریقای جنوبی نسبتا ثابت ماند؛ با این وجود دموکراسی در آرژانتین پس از استقرار حکومت مبتنی بر قانون اساسی در سال ۱۹۸۳، در آفریقا پس از پایان آپارتاید در سال ۱۹۹۴ و در مکزیک پس از فروپاشی حزب انقلابی سازمانی و پایان دوره طولانی تسلط آن و پیروزی رئیس جمهور وینسنته فاکس در سال ۲۰۰۰ پیشرفتهای سریعی داشته است. امروزه این سه اقتصاد به عنوان اقتصادهایی طبقه بندی شده اند که دارای درآمد متوسط و میانگین سرانه تولید ناخالص داخلی حدود ۹ هزار تا ۱۰ هزار دلار در سال ۲۰۰۵ (حدود یک سوم سرانه تولید ناخالص داخلی ایالات متحده هستند. این مقایسه ها شامل کرده جنوبی نیز می شود که یک مورد در حال گذار محسوب می شود؛ این کشور در دهه های اخیر به واسطه تغییر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سریع دچار تحول شده است. در اواخر قرن بیستم، این کشور از یک اقتصاد کشاورزی صنعتی به یک اقتصاد خدماتی پساصنعتی و از نظر نظام سیاسی از استبداد به دموکراسی تغییر کرده است. امروزه مردم این کشور از سبک زندگی ایمن و مرفه برخوردار هستند؛ برای مثال، درآمد متوسط آنان در طول ربع قرن گذشته تقریبا چهار برابر شده است (بر اساس سرانه تولید ناخالص داخلی در برابری قدرت خرید بر مبنای سال پایه). ما با احتساب هر پنج موج پیمایش جهانی ارزشها و یازده کشوری که از ابتدا در این موجها حاضر بوده اند، تعداد ۵۵ مشاهده در اختیار خواهیم داشت.
مهمتر از همه، این مقایسه شامل کشورهایی می شود که داری سطوح جهان وطن گرایی کاملا متفاوتی هستند، اما این داده ها دور افتاده ترین و منزوی ترین جوامع در حال توسعه را در بر نمی گیرد. سطح جهانی شدن، سطح آزادی رسانهای و سطح توسعه اقتصادی. ما این مفهوم را با ترکیب مقادیر استاندارد سالانه شاخص جهانی شدن KOF سطح توسعه اقتصادی (برابری قدرت خرید بر مبنای سال پایه، از بانک جهانی) و شاخص آزادی مطبوعاتی خانه آزادی عملیاتی کردیم. یک تغییر جزئی در مقیاس جهان وطن گرایی به کار رفته در فصل های پیشین انجام گردید. مقیاس صد نقطهای آزادی رسانهای خانه آزادی فقط از سال ۱۹۹۴ به بعد موجود است، بنابراین نمی توان آن را در تحلیل موجهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۰ پیمایش جهانی ارزشها به کار گرفت. در نتیجه، هنگام ساخت این شاخص ترکیبی، طبقه بندی خانه آزادی از آزادی رسانهای در هر کشور را بر اساس اطلاعات موجود سالانه از ۱۹۸۰ به بعد، به «آزاد»، «تاحدی آزاد» و «غیرآزاد» تغییر دادیم. خوشبختانه، طبقه بندی خانه آزادی از آزادی رسانهای قویا با شاخص آزادی رسانهای رابطه داشت بنابر این کار نباید بر نتایج تأثیر زیادی داشته باشد.
منبع: جهانی شدن و تنوع فرهنگی، پیپا نوریس و رونالد اینگلهارت، ترجمه: عبدالله فاضلی و ساجده علامه،صص295-292، چاپ و نشر سپیدان، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}